چگونه دوم خرداد دیگری خلق می شود؟
ولیا… حسینزاده
باوجود اینکه از انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران در روز ۲ خرداد ۱۳۷۶ و پیروزی غیرمنتظره سیدمحمد خاتمی که آغازگر دورانی به نام «دولت اصلاحات و دوم خرداد» شد، بیش از 27 سال میگذرد و در این مدت نیز همواره مورد هجمه و بیمهری مخالفان قرار گرفته است، اما همچنان از دستاوردهای آن دوران در تمام بخشهای داخلی و بینالمللی به عنوان دوران طلایی جمهوری اسلامی با احترام و نیکی یاد میشود.
در واقع انتخابات دوم خرداد که مقام معظم رهبری آن را حماسه نامیدند در شرایطی خلق شد که شاید بخش زیادی از جامعه نسبت به شرایط سخت کشور در ابعاد مختلف داخلی و خارجی در آن دوران گلهمند و ناامید بودند و تمایل و انگیزهای برای مشارکت و حضور در پای صندوقهای رای نداشتند و برای اصلاح امور نگاه به بیرون داشتند.
در آن دوران مردم با بیان برخی از دلایل و مباحث از جمله اینکه «رئیسجمهور از سوی حاکمیت از پیش تعیین شده است، برگزاری انتخابات یک نمایش است، رئیسجمهور در تاروپود تنیده قدرت در ایران نمیتواند کاری از پیش ببرد، کانونهای قدرت و ثروت اجازه فعالیت به رئیسجمهور نمیدهند، انحراف از آرمانهای انقلاب و قانون اساسی غیر قابل برگشت آست، مشکلات فرهنگی و اجتماعی کشور اصلاحپذیرنیست، ایران جای زندگی کردن نیست، جوانان افق و آینده روشنی پیش روی خود نمیبینند، ندارد، اژدههای فساد سیستم را آلوده کرده است و …..» انگیزهای برای مشارکت در انتخابات نداشتند و جالب است که امروز نیز بخش قابل توجهی از مردم برای عدم حضور و مشارکت در انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری همان دلائل و مباحث را مجدد با ادبیات متفاوت و برخی موضوعات دیگر بیان میکنند؛ دردمندانه باید اذعان کرد بخشی از دغدغدها و نگرانیهایی که از سوی مردم بیان میشود واقعیتهای تلخی است که دلسوزان برای رفع این نگرانیها بارها هشدار دادهاند.
بین ذائقه، نیاز، مشکلات، خواست و آرمانهای نسل امروز با نسلهای گذشته تفاوتهای زیادی وجود دارد اما میتوان در میان امواج خروشان دیروز و امروز و بین انتخابات سال 76 و انتخابات هشت تیر 1403 بر روی نقاط مشترک پل زد؛ هر چند در شرایط فعلی نمیتوان از این پل به ساحل نجات رسید اما میتوان جامعه متلاطم، عصبانی، بهانهگیر، خسته و ناامید را اندکی به تامل و آرامش رساند تا در فضای آرام بتوان راه و تدبیری را برای برونرفت از مشکلات و رسیدن به ساحل نجات جستجو کرد و نفسی به راحتی کشید.
در سال 76 حضور سیدمحمد خاتمی، جریانات تحولخواه و مردم ناراضی از وضع موجود را گردهم جمع کرد و در زمان کوتاهی موجی در کشور برای حضور در انتخابات شکل گرفت که نه تنها کارشناسان و تحلیلگران داخلی را متحیر، مبهوت و غافلگیر نمود بلکه جامعه بینالمللی نیز به احترام ایران و ایرانی کلاه از سر برداشتند و جهانیان بازیگری هوشمندانه ایرانیان را در بزنگاههای تاریخی ستودند و به عظمت و شکوه ملت ایران پی بردند.
و اینک نیز گویی تاریخ در حال تکرار است و با وقوع حادثه تلخ سقوط بالگرد رئیسجمهور شهید این بار حماسه حضور مردم در انتخابات ریاست جمهوری نه در خردادماه بلکه در تیرماه رقم خواهد خورد. انتخابات هشت تیرماه وجه مشترکهای بسیاری با حماسه دوم خرداد 76 دارد. قرار گرفتن جریان همراه مردم و نامزد مورد حمایت آن در برابر نامزدهای مورد حمایت نهادهای قدرت و ثروت و قرار گرفتن اندیشه اصلاحطلبی در برابر اندیشه و رویکرد بسته و انحصارطلب اولین وجه مشترک این انتخابات است. دومین وجه مشترک آن را میتوان حضور شخصیت فرهیخته، دلسوز، پاکدست، صادق، شجاع و متخصص بنام دکتر مسعود پزشکیان از سوی تحولخواهان در این انتخابات نام برد.
حضور پزشکیان و اعلام حمایت تمامقد گروهها و شخصیتهای مطرح و محبوب اصلاحطلبان از وی باعث گردید که اصلاحطلبان مجددا حضور فعالانه و موثری در انتخابات داشته باشند و از تمام ظرفیتهای خود در اقصینقاط کشور برای جلب مشارکت مردم در انتخابات استفاده کنند.
صاحبقلم بارها تاکید کرده است که حضور پزشکیان در انتخابات چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری موتور احزاب اصلاحطلب و نخبگان را برای نقشآفرینی و تاثیرگذاری در انتخابات روشن کرد و چه بسا این جریانات و شخصیتها را بعد از مدتها منسجم، متحد و دور هم جمع کرده است اما واقعیت این است باوجود اینکه در هفتههای اخیر تلاشهایی را برای متقاعد کردن و آشتی دادن بخش زیادی از مردم با صندوقهای رای انجام شده اما تاکنون آنگونه که انتظار میرود موج گسترده انتخاباتی در بدنه جامعه شکل نگرفته است و گسلهای رای در بخشهای زیادی از جامعه به حرکت درنیامده و در بسیاری از نظرسنجیها همچنان بخشی از مردم برای حضور در انتخابات دچار تردید هستند و به جمعبندی لازم نرسیدهاند.
دوم خرداد 76 با نقشآفرینی احزاب چپ آن دوره و حضور گسترده، هوشمندانه، آگاهانه و معنادار دانشجویان، جوانان و اقشار مختلف مردم خلق شد؛ لذا امروز نیز ضرورت دارد در فرصت باقی مانده حامیان و همراهان ستادهای پزشکیان با استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی، دیدار چهره به چهره، برگزاری همایش و … به آرای خاموش و خاکستری بویژه نسل Z یادآوری کنند باوجود تمام اعتراضات، گلهها، مشکلات، پرداخت هزینهها همانگونه که دکتر ظریف مردانه و دلسوزانه وارد میدان انتخابات شده است فرق میکند چه کسی در ساختمان پاستور قرار بگیرد.
به قول یکی از چهرههای سیاسی اگر نمیتوان با حضور پزشکیان در یک سال و یک دوره تمام مشکلات را حل کرد اما میتوان با حضور پزشکیان در قامت رئیسجمهور مانع بسته شدن (در) و خفه شدن جامعه در انبوه مشکلات شد.
و سخن پایانی اینکه باید بر شک و تردیدها غلبه کرد و با گامهای استوار اما دقیق و حضور گسترده در انتخابات هشت تیر همانند دوم خرداد بازی بازیگران کهنهکار قدرت و ثروت و فرزندان نوظهور و پر مدعای آنان را برهم زد تا بر همگان ثابت شود که این جمله (من نمیگذارم پزشکیان رئیسجمهور شود) در برابر خواست و اراده مردم بیاثر است و خواست و اراده مردم بر خواست صاحبان قدرت و مکنت برتری دارد.
رسانههایِ مدیران چرا؟...
ما را در سایت رسانههایِ مدیران چرا؟ دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fbaranetedald بازدید : 5 تاريخ : چهارشنبه 13 تير 1403 ساعت: 20:25